کانون کارآفرینان؛ یک هدف یا یک وسیله
کانون کارآفرینان؛ یک هدف یا یک وسیله
یادداشت
اکرم چهاردولی
نشست هيأت امنای ملی کانون کارآفرینان برتر رسمی با هدف زمینهسازی برای همکاری کانون ملی با دستگاههای اجرایی به منظور شناسایی و توسعه زیستبوم کارآفرینی و ایجاد شبکه مشاوران از بین اعضای کانون ملی کارآفرینان برتر رسمی برای حضور در نهادها و دستگاههای حاکمیتی و اجرایی هفته گذشته برگزار شد.
آنگونه که در اخبار و گزارش ها خوانده ایم، کانون کارآفرینان برتر رسمی ملی و استانها در سال ۱۴۰۱ به استناد اساسنامه مصوب شماره ۲۰۷۳۹۱ مورخ ۱۴/۰۹/۱۴۰۱ تشکیل، انتخابات کانونهای استانی در دی و بهمن سال ۱۴۰۱ و انتخابات کانون ملی در اسفند سال ۱۴۰۱ برگزار شد.
ارکان اصلی کانون کارآفرینان برتر رسمی شامل مجمع عمومی (متشکل از کارآفرینان برتر ۱۴ دوره جشنواره کارآفرینان برتر وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی)، هیئت مدیره، بازرس و هیأت امنا (متشکل از ۱۵ نفر از نهادهای دولتی، عمومی و غیردولتی) است.
هیأت امنا در سطح استانها به ریاست استاندار و در سطح ملی به ریاست وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی است.
این کانون بر اساس بند (۸) مصوبه بیست و نهمین جلسه شورای عالی اشتغال مورخ ۱۱/۷/۱۳۸۹ و بند (۴) شرح وظایف شورای عالی اشتغال مبنی بر ایجاد فضا، مقررات حمایتی از کارآفرینان و سرمایهگذاران به منظور رفع موانع توسعه کارآفرینی و ایجاد اشتغال مولد تشکیل شده است.
اما به راستی چرا تشکیل این کانون ضروری و مبرم بوده است؟
بی شک در ساختار اقتصادی هر کشور، رابطه دولت با نهادهای تولیدگر و کارآفرینان، مهم ترین رکن برنامه ریزی برای صادرات و واردات و اصلی ترین پیوند برای سیاست گذاری کلان و درازمدت در عرصه اقتصاد است.
این رابطه اگر در قالب تشکل ها و نهادهای منسجم، با برنامه و مانیفست از پیش تعیین شده، شکل نگیرد، نمی تواند به بازتولید یک جهش اقتصادی منجر شود.
لذا به همین دلیل است که در سخنان سید صولت مرتضوی وزیر کار شاهد بودیم که بر جهش بجای رشد تاکید مضاعف شده و آن را پایه و اساس سیاستگذاری با برنامه در اقتصاد دولت سیزدهم می داند.
همچنین محمود کریمی بیرانوند معاون وزیر تعاون هم طی سخنانی بر تایید این تشکل تاکید کرده و یکی از اهدافی که در تشکیل این کانون مورد نظر است را مشاور، کمککننده و تسهیلکننده حاکمیت می داند، تا دخالت بخش خصوصی و مردمی را در اقتصاد افزایش دهد، تعامل بخش خصوصی و حاکمیتی را زیاد کند و در واقع اتاق فکری برای توسعه زیستبوم کارآفرینی باشد نه صرفاً اشتغالزایی.
برای جبران خلا آموزش و برنامه ریزی در این کانون نیز می توان به سخنان طاقتی احسن دبیر کانون ملی کارآفرینان برتر رسمی، توجه کرد که کمبود اندیشکده در کشور، جدید بودن کانون ملی کارآفرینان برتر رسمی و ضعف بخش خصوصی علاقه دولت و حاکمیت را برای توسعه بیشتر در این حوزه نشان داد.
حال باید به این نکته پرداخت که اگر کانون ملی کارآفرینان برتر رسمی نتواند جایگاه و محمل ظهور خود در ساختار پیچیده اقتصاد را حفظ کند، ممکن است به سرنوشت انجمن ها و نهادهای صنفی دیگری مبتلا شود که در سال های گذشته از سر اضطرار و شتابزدگی در بدنه دولت تشکیل شدند و عاقبتی جز انحلال یا انفعال نداشتند.
اینکه امروز با چنین ساختار عریض و طویلی منتظر اقدامات عاجل از سوی کانون برای آموزش، نهادسازی، برنامه ریزی و حرکت پر شتاب در ایجاد زیر ساخت برای تعامل دوسویه دولت و نهادهای کارآفرین هستیم، قطعا به پشتوانه چنین برنامه ریزان و خلاقیت کارآفرینانیست که در بدنه کانون مشغول ارائه ایدهها و معرفی توانمندیهای خود هستند.
با نگاهی به اسامی برگزیده در بخشهای مختلف کانونها این توانمندی و استعداد در لایههای مختلف کانون مشهود بوده و انتظار میرود تا در آینده نزدیک اهداف مطروحه در اساسنامه آن تحقق یابد.
کانون کارآفرینان؛ یک هدف یا یک وسیله
به اشتراک گذاری این مطلب!
0 دیدگاه